ممد نبودی ببینی ....

ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته

خون یارانت پرثمر گشته

ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته

خون یارانت پرثمر گشته

آه و واویــــلا… کو جهان‌آرا

نور دو چشمان تر ما

ای نخل غلتیده به خون

اشکی از شادی

همچو من بفشان… روز آزادی

خیل یاران را… خیز و یاری کن

دشت شادی را… آبـیاری کن

نخل در آتش شعله‌ور

گرچه شد بی‌سر

نوبتی دیگر گشته بارآور

شهد پیروزی خوشـه‌ي خرما

زورق و من… ماهی و دریا

ممد نبودی ببینی

گریه‌ي باران لاله رویاند از تربت یاران

گشته آبادان هرچه ویران شد

تربـت یاران گلباران شد

ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته

خون یارانت پرثمر گشته

ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته

خون یارانت پرثمر گشته

آه و واویـــلا… کو جهان‌آرا

نور دو چشمان تر ما


دریافت صوت


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
استخر یا دریا

 

اگر از جمله‌ی افرادی هستید که زمان شنا در استخر بیشتر زیر آب بوده و از شنا کردن در عمق آب لذت می‌برید، پس بهتر است نگاهی به استخر هتل Terme Millepini‌ در ایتالیا داشته باشید که با عمق ۴۰ متری (معادل ساختمان ۱۲ طبقه) نام خود را به‌عنوان عمیق‌ترین استخر جهان ثبت کرده است.


مرکز شنای هتل ۴ ستاره‌ی Terme Millepini توسط معمار نام‌آشنای ایتالیایی، Emanuele Boaretto طراحی شده است. این استخر که عملیات ساخت آن از ماه ژوئن آغاز شد، عمقی برابر ارتفاع یک ساختمان ۱۲ طبقه دارد. این استخر در پلتفرم‌ها یا طبقات مختلفی توسعه یافته است و سطح آن نیز دارای ابعادی برابر ۲۱ متر در ۱۸ متر است که با افزایش عمق، سطح مقطع استخر نیز کمتر می‌شود. مسافرانی که از این هتل بازدید می‌کنند می‌توانند از امکانات این مجموعه بصورت رایگان بهره‌مند شوند.

 

عمیق‌ترین استخر جهان,عمیق‌ترین استخر های جهان,زیباترین استخر های جهان

  

  همانطور که در تصاویر نیز می‌بینید در درون استخر سازه‌هایی چون غارها ساخته شده که با هدف ایجاد محیطی تمرینی برای غواصانی که در درون غارها به شنا می‌پردازند، طراحی شده است. همچنین سایر غواصان نیز می‌توانند با رفتن به عمق ۴۰ متری شنا در محیط‌های عمیق دریا و اقیانوس را تمرین کنند. برای رفتن به عمق ۴۰ متری استخر نیازی به پوشیدن لباس‌های مخصوص غواصی نیست، چراکه دمای آب بصورت متوالی کنترل شده و در بازه‌ی ۳۲ تا ۳۴ درجه‌ی سلسیوس قرار دارد. فشار آب نیز کنترل می‌شود.

اما لازم نیست تا بازددیکنندگان از این استخر حتما لباس شنا برتن کرده و وارد استخر شوند، چراکه وجود یک تونل شیشه‌ای که از درون استخر عبور می‌کند، بازدیدکنندگان را با محیط داخلی استخر آشنا می‌کند. در پشت بام سازه‌ی این استخر نیز محلی برای آفتاب گیری مراجعین در نظر گرفته شده تا مسافران پس از شنا خستگی خود را از تن به‌در کنند.

  عمیق‌ترین استخر جهان,عمیق‌ترین استخر های جهان,زیباترین استخر های جهان

 این استخر نه‌تنها از نظر ابعاد و سازه بلکه از منظر آبی که از آن برای پرکردن استخر استفاده می‌شود نیز خاص است؛ چراکه آب مورد استفاده از نوع معدنی است. امانوئله بوارتی در مورد اهداف ساخت این استخر چنین اظهار نظر کرده است:

ما این استخر را با در نظرگرفتن چشم‌اندازهای بلند مدت و رسیدن به اهداف خاص و همچنین در نظر گرفتن شرایط محیطی و اجتماعی منطقه طراحی کرده و ساخته‌ایم.

این استخر در محل پارک ملی Euganean در ایتالیا واقع شده است. بوارتی در نظر دارد تا پوشش بیرونی این استخر را با استفاده از چمن بپوشاند تا این سازه با محیط اطراف هماهنگ‌تر شود. این استخر در تمامی ماه‌های سال برای بازدیدکنندگان و مسافران هتل در دسترس است. از جمله‌ی فعالیت‌هایی که می‌توان در این استخر انجام داد، باید به غواصی، شیرجه، ورزش در آب، واتسو یا ماساژ درون آبی و شماری دیگر از فعالیت‌های درمانی اشاره کرد.

   عمیق‌ترین استخر جهان,عمیق‌ترین استخر های جهان,زیباترین استخر های جهان

 پیش از این استخر Nemo‌ در بروکسل بلژیک با عمق ۳۳ متری لقب عمیق‌ترین استخر جهان را به خود اختصاص داده بود که حال در اختیار استخر ۴۰ متری ایتالیا است. بیشترین عمق استخر نمو در بلژیک ۳۴.۵ متر بوده و ظرفیت ۲،۵۰۰،۰۰۰ لیتر آب بدون کلر و معدنی را دارد که دمای آن روی ۳۰ درجه تنظیم می‌شود. این استخر در عمق ۱۰ متری دارای غارهایی است که می‌توان از آن برای تمرین غواصی در غارها استفاده کرد.

بزرگ‌ترین استخر جهان نیز در کشور شیلی قرار دارد که مساحت آن برابر ۲۰ هکتار است و براساس برآوردهای انجام شده برای ساخت آن هزینه‌ای برابر ۶۱۳ میلیون دلار صرف شده است. در این استخر می‌توان مسافتی برابر ۱ کیلومتر را شنا کرد که ۲۰ برابر طول استخر استاندارد مورد استفاده در مسابقات المپیک است. برای پر کردن آب این استخر از آب دریا استفاده می‌شود که در این بین از برنامه‌های کامپیوتری برای فیلتر آب استفاده شده و با استفاده از حرارت آفتاب نیز دمای آب در ۲۶ درجه تنظیم می‌شود. 

   عمیق‌ترین استخر جهان,عمیق‌ترین استخر های جهان,زیباترین استخر های جهان

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
زیر آب که میگن اینجاس

زندگی دریایی، به هر انگیزه که باشد، برای همه ما تجربه ای جالب، غیر منتظره و بسیار جذاب است. امروزه پیشرفت تکنولوژی این امکان را فراهم آورده تا بتوان اوقاتی را در هتل های زیر دریایی سپری کرد.

هتل های بسیاری در دنیا وجود دارد که بخاطر ویژگی و کیفیاتشان از محبوبیت و شهرت والایی برخودارند. در ادامه به معرفی ده مورد از برترین آن ها می پردازیم.

1-پوزیدون آندرواتر ریزورت؛ فیجی (The Poseidon Underwater Resort – Fiji)
«پوزیدون ریزورت» از مشهورترین هتل های زیر دریایی در دنیا است. شواهد و گزارش های مختلف نشان می دهد که این هتل، پادشاه هتل های زیر دریایی دنیا است. این هتل پنج ستاره زیر دریایی در جزیره ای دور افتاده در فیجی ساخته شده، و در یک تالاب 5000 هکتاری احاطه شده است. پوزیدون ریزورت دارای 25 سوئیت، 1 رستوران، و یک کلیسای عروسی است.
 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 
2-واتر دیسکوز هتل؛ دوبی (Water Discus Hotel – Dubai)
«واتر دیسکوز» یکی از زیباترین و جذاب ترین هتل های زیر دریایی در دنیا است. ساختاری بسیار منحصر بفرد دارد، بطوریکه نیمی از آن بالای سطح دریا و نیمی دیگر زیر آب است. بخش زیر دریا، شامل 21 اتاق، یک لابی بسیار لوکس و استخر آموزشی برای غواصی است.

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 
3-آپریون آیلند هتل؛ دوبی (The Apeiron Island Hotel – Dubai)
«آپیرون آیلند»، یکی دیگر از دیدنی ترین هتل های زیر دریا است. این هتل یکی از پروژه های بسیار بزرگی است که قرار است در قلب دوبی ساخته شود. این پروژه حدود 300 متر با نزدیکترین ساحل فاصله دارد. حدود 350 اتاق لوکس دارد. مهمانان می توانند از غذاها و خوراکی های جالب و متنوع در این هتل زیر دریایی زیبا لذت ببرند. 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 4-لایف بوت هتل؛ هلند (The Lifeboat Hotel – Netherlands)
از دیگر هتل های جالب زیر دریایی دنیا، لایف بوت هتل است که در دنیای هتل های زیر دریایی حقیقتا بی همتاست. این هتل قایقی برای افراد با سلیقه های مختلف بسیار دوست داشتنی است. لایف بوت هتل یکی از گران ترین هتل های دنیا شناخته شده است. غذاهای ویژه ای در این هتل سرو  می شود و چشم انداز و مناظر بی نظیری را می توان در این مکان تماشا کرد.

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

  
5-جولز آندرسی لاج (Jules’ Undersea Lodge)
جولز آندرسی لاج، یکی دیگر از هتل های زیردریایی زیبا و جذاب دنیا، و قدیمی ترین هتلی است که زیر دریا ساخته شده است. ظاهرا این هتل، ابتدا یک مرکز تحقیقات علمی بوده و سپس به «هتل» تغییر کاربری داده است. جولز آندرسی لاج حدود 7 متر از سطح دریا فاصله دارد و شیوه دسترسی به آن تنها از طریق غواصی ممکن است.

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 
6-هوافن فوشی، مالدیو (Huvafen Fushi – Maldives)
«هوافن فوشی» از دیگر هتل های مشهور زیر دریایی در دنیا است. بررسی های مختلف بخوبی نشان می دهد که اولین «اسپا» ی زیر دریایی در این مکان ساخته شده است. در این اسپا، امکانات مختلف ریلکسیشن وجود دارد که عناصر مختلف دریایی در آن مورد استفاده قرار می گیرد.

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 7-شیما واندرلند؛ چین (The Shimao Wonderland – China)
لیست بهترین و شگفت انگیزترین هتل های زیر دریایی در اینجا ختم نمی شود. «سرزمین عجایب شیما» در چین به عنوان بهترین و زیباترین هتل زیردریایی دنیا شناخته شده است. این هتل نه در یک مکان گرمسیری، بلکه در یک معدن واقع شده است. تحقیقات مختلف نشان می دهد که این هتل با ظاهر بی نظیرش، دو طبقه در زیر آب دارد. مهمانان می توانند از امکانات مختلف ورزشی، شنا، اسپا و رستوران ها بهره ببرند.   

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

  8-کنارد هیلتون (Conrad Hilton – Maldives)
این هتل زیبا در مالدیو (جزیره ای در اقیانوس هند) واقع شده و به عنوان یکی از زیباترین و جذاب ترین هتل های زیر دریایی در دنیا شناسایی شده است. بخش اصلی آن، همسطح آب است. در این هتل بهترین رستوران و اسپا در دنیا را می توان تجربه کرد. در رستوران این هتل می توانید در حین صرف شام زیباترین صحنه های زیر دریا را تماشا کنید. مهمانان می توانند از چشم اندازه وسیعی که دور تا دور آن ها را فراگرفته است، نهایت لذت را ببرند. گاهی اتفاق می افتد که یک ماهی بسیار بزرگ با سرعت به سمت افراد شنا می کند؛ در این لحظات، عکس العمل افراد بسیار دیدنی است! 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 9-آتر این؛ (Utter Inn)
«آتر این» یکی دیگر از هتل های دلفریب زیر دریایی دنیا است. این هتل، علاوه بر جنبه «زیر دریایی» بودنش، به خودی خود بی نظیر است. نتایج تحقیقات مختلف نشان می دهد این مکان منحصربفرد، بهشتی است برای کسی که در زندگی یکنواخت خود به کمی تنوع نیاز دارد. این هتل، سبکی مشابه خانه های قرمز رنگ سوئدی دارد. در آتر این جاذبه های زیادی وجود دارد. راه رسیدن به این هتل دوست داشتنی، یک قایق است. 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 

10-هیدورپولیس، دوبی (Hydropolis – Dubai)
این هتل زیر دریایی در دوبی ساخته شده و به عنوان یکی از زیباترین هتل های زیر دریایی در دنیا شناخته شده است. تحقیقات مختلف نشان می دهد که هتل هیدروپولیس از بی همتاترین هتل هایی زیر دریایی است. این مکان با 20 متر فاصله از سطح دریا، احتمالا عمیق ترین هتل زیر دریایی ساخته شده در دنیا است. 

مشهورترین هتل های زیردریایی دنیا

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
زیباترین مکان جهان

بووِک، شهری زیبا و خوش منظره در کشور اسلوونی

 

بووِک (Bovec)، شهری زیبا و خوش منظره است که در قلب دره ی ترنتا  (Trenta) در منطقه  پریمورسکا (Primorska) و در کشور اسلوونی منزل گرفته است. جایی که با رشته کوه های جولین آلپ (Julian Alps) احاطه و در نزدیکی مرز ایتالیا واقع شده است. در ادامه کمی بیشتر با این شهر دوست داشتنی آشنا خواهیم شد.

عکس های شهر بووِک در اسلوونی,اسلوونی

رودخانه ی سوکا،بی نظیرترین جاذبه ی گردشگری در سرزمین اسلوونی میباشد


شهر بووِک در شمال به حوزه ی رودخانه سوکا و از جنوب به قلّه ی کانین (Kanin) واقع در رشته کوه های جولین آلپ منتهی می شود. دره ی ترنتا خود در شمال غربی به پارک ملّی  Triglav ، راه یافته و در مجموع در این ناحیه، از همه سو شاهد صحنه های زیبای طبیعی و چشم اندازهای بکر بی نظیر هستیم. 

شهر بووِک,شهر بووِک در اسلوونی

 شهر بووِک در شمال به حوزه ی رودخانه سوکا و از جنوب به قلّه ی کانین  منتهی می شود

 
شاید بتوان رودخانه ی سوکا (Soca)، را که از جایی در همان نزدیکی منشا می گیرد، بی نظیرترین جاذبه ی گردشگری این منطقه دانست که بیش از هر چیز دیگر به خاطر آب های فیروزه ای رنگش شهرت یافته است. در واقع به خاطر همین خصوصیت است که افراد محلی و گردشگران به آن نام دیگری نیز بخشیده اند،  زمرّد زیبا که واقعا برازنده ی این شگفتی طبیعت است.   

شهر بووِک,شهر بووِک در اسلوونی

شهر بووِک, دارای صحنه های زیبای طبیعی و چشم اندازهای بکر بی نظیر است


در تمام طول سال می توان به این نقطه سفر کرد.می توان اوقات گرم سال را با کایاک و کانو سواری گذراند و حتی سری به پیست های اسکی زده و از فعالیت های ورزشی متنوع لذت برد.   

شهر بووِک,شهر بووِک در اسلوونی

رودخانه ی سوکا, بیش از هر چیز دیگر به خاطر آب های فیروزه ای رنگش شهرت یافته است

    شهر بووِک,شهر بووِک در اسلوونی

  بووِک دارای بی نظیرترین جاذبه ی گردشگری در منطقه پریمورسکا است

      عکس های شهر بووِک در اسلوونی

 در تمام طول سال می توان به شهر زیبای بووِک سفر کرد

      تصاویر شهر بووِک در اسلوونی


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
داستان طنز کوتاه

دو تا آفریقایی با یه نفر سومی وسط بیایون بودن در همین حال و هوا بودن که یدفعه آفریقایی یه چراغ جادو پیدا می کنه.
بعد غوله می یاد بیرون و به آفرقایی میگه یه آرزو کن.

 

 


آفریقایی میگه: منو سفید کن.
تا اینو میگه سومی میزنه زیر خنده آفریقایی میگه: چیه برای چی میخندی؟
سومی گفت: همینجوری.
بعد غوله به آفریقایی دومیه گفت: تو چی می خوای؟
آفریقایی گفت: منم سفید کن .
دوباره سومی میزنه زیر خنده .
آفریقایی گفت برای چی میخندی؟
سومی باز گفت: همینجوری.
نوبت سومی میشه. غوله ازش می پرسه: تو چی می خوای .
سومی میگه: این دوتا رو سیاه کن. 

*****************************************

هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد.
روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم.
خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود، اشاره کرد.
شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.
خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟
روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!
*********************************************
قاضی دادگاه، آدم شیادی که مال مردم را بالا می کشید محکوم کرد که روی الاغ سوار کنند و در همه جای شهر بگردانند و جار بزنند که او آدم کلاشی است و کسی به او پول ندهد.
در پایان روز صاحب الاغ از او کرایه خواست.
یارو با پوزخند گفت: مرد حسابی! خودت از صبح تا حالا داری فریاد می زنی که من پول مردم را بالا می کشم، حالا با چه امیدی از بنده کرایه الاغت را مطالبه می کنی؟!
*********************************************
شخصی که خیلی ادعای پهلوانی می کرد رفته بود خون بده. وقتی کیسه خون را آوردند که خونش را بگیرند.
به پرستار گفت: آبجی! کیسه چیه؟ لوله بیار که به همه خون برسه.
ولی بعد از اینکه یک کیسه خون داد از حال رفت و ۴ تا کیسه خون بهش زدند تا به هوش بیاد.
وقتی به هوش آمد، بدون اینکه به روی خودش بیاره به پرستار گفت: دیگه کسی خون نمیخواد؟!
*********************************************
می گویند یک روز جرج بوش با لباس غواصی به عمق ۲۰۰ متری اقیانوس رفته بود.
یک کوسه به طرفش آمد و از او پرسید: ببخشید! شما آقای بوش رئیس جمهور آمریکا هستید؟
بوش با تعجب پاسخ داد: آره، ولی تو از کجا مرا شناختی؟
کوسه خندید و گفت: آخه دیدم به جای کپسول اکسیژن، کپسول آتش نشانی به پشتت بسته ای!!
*********************************************
به شخصی گفتند: زود باش زود باش جشن عروسی شروع شده.
گفت: به من چه؟
به او گفتند: عروسی پسر خودت است.
طرف به یارو گفت: پس به تو چه؟!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
سخنی با کاربران

سلام دوستان خسته نباشید خوش امدید . وقت به خیر

دوستان لطفا در انجمن عضو بشین و گروه تشکیل بدین اینطوری بهتر میتونین با هم ارتباط داشته باشین و خواهش منم اینه

انشالله این سایت بروز خواهدبود و در موتور جستجوگر گوگل هم ثبت شده

موفق باشید


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
معرفت

باید کت و شلوارش را به اتوشویی می داد تا برای عروسی پسر کدخدا ـ که آخر هفته بود ـ تمیز باشد. به همین خاطر و از آنجایی که در روستایشان اتوشویی وجود نداشت، تصمیم گرفت از محمدعلی که هرروز صبح با مینی بوس مسافران را به شهر می برد و غروب هم برمی گشت، خواهش کند لباس هایش را به اتوشویی شهر ببرد. ابتدا شروع به جستجوی داخل جیب هایش و مشتی کاغذ کوچک را که دید یادش افتاد کاغذها مربوط به شاگردان کلاسش است.

آن روز قرار بود پارچه کت و شلواری که یکی از اهالی روستا به مدرسه آنها اهدا کرده بود، میان ۱۷ نفر شاگردش قرعه کشی شود، او هم به عنوان معلم از بچه ها خواست هر کس اسم خودش را روی تکه ای کاغذ بنویسد و سپس از بین همه ی اسامی، قرعه بکشند. آن روز وقتی نام حسن از بین اسامی درآمد، خود آقا معلم هم خوشحال شد. چرا که حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی خانواده اش اصلا خوب نبود. آقا معلم بقیه اسامی را داخل جیبش ریخت تا بعدا آنها را دور بریزد.

حالا و پس از دو هفته که کاغذها را از جیبش درآورد و یکی یکی شروع به خواندن آنها کرد، فهمید روی همه ی آنها یک اسم نوشته شده بود: حسن

یاد شاگردانش و معرفت آنها که افتاد اشک در چشمانش جمع شد...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
دفتر مشق دخترک فقیر

 

معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا...  . دخترک خودش را جمع و جور کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟

 

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد : چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟ فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انظباطش باهاش صحبت کنم.

 

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد... بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

 

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن...  اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه... اونوقت...

 

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم...

 

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم...

 

 

 

 

 

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا...

 

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد...

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
بخشندگی کوروش کبیر

روزی که کوروش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه (که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم "ارتب" خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود. کوروش در آن روز به طور رسمی وارد صور شده بود و پیشاپیش او، به رسم آن زمان ارابه آفتاب را به حرکت در می آوردند و ارابه آفتاب حامل شکل خورشید بود و شانزده اسب سفید رنگ که چهار به چهار به ارابه بسته بودند آن را می کشید و مردم از تماشای زینت اسب ها سیر نمی شدند ...

هیچ کس سوار ارابه آفتاب نمی شد و حتی خود کوروش هم قدم در ارابه نمی گذاشت و بعد از ارابه آفتاب کوروش سوار بر اسب می آمد. از آنجا که پادشاه ایران ریش بلند داشت و در اعیاد و روزهای مراسم رسمی، موی ریش و سرش را مجعد می کردند و با جواهر می آراستند. کوروش به طوری که افلاطون و هرودوت و گزنفون و دیگران نوشته اند علاقه به تجمل نداشت و در زندگی خصوصی از تجمل پرهیز می کرد، ولی می دانست که در تشریفات رسمی باید تجمل داشته باشد تا اینکه آن دسته از مردم که دارای قوه فهم زیاد نیستند تحت تاثیر تجمل وی قرار بگیرند. در آن روز کوروش، از جواهر می درخشید و اسبش هم روپوش مرصع داشت و به سوی معبد "بعل" خدای بزرگ صور می رفت و رسم کوروش این بود که هر زمان به طور رسمی وارد یکی از شهرهای امپراطوری ایران(که سکنه آن بت پرست بودند) می گردید، اول به معبد خدای بزرگ آن شهر می رفت تا اینکه سکنه محلی بدانند که وی کیش و آیین آنها را محترم می شمارد.

در حالی که کوروش سوار بر اسب به سوی معبد می رفت، "ارتب" تیرانداز برجسته فینیقی وسط شاخه های انبوه یک درخت انتظار نزدیک شدن کوروش را می کشید!

در صور، مردم می دانستند که تیر ارتب خطا نمی کند و نیروی مچ و بازوی او هنگام کشیدن زه کمان به قدری زیاد است که وقتی تیر رها شد از فاصله نزدیک، تا انتهای پیکان در بدن فرو می رود. در آن روز ارتب یک تیر سه شعبه را که دارای سه پیکان بود بر کمان نهاده انتظار نزدیک شدن موسس سلسله هخامنشی را می کشید و همین که کوروش نزدیک گردید، گلوی او را هدف ساخت و زه کمان را بعد از کشیدن رها کرد. صدای رها شدن زه، به گوش همه رسید و تمام سرها متوجه درختی شد که ارتب روی یکی از شاخه های آن نشسته بود. در همان لحظه که صدای رها شدن تیر در فضا پیچید، اسب کوروش سر سم رفت. اگر اسب در همان لحظه سر سم نمی رفت تیر سه شعبه به گلوی کوروش اصابت می کرد و او را به قتل می رسانید. کوروش بر اثر سر سم رفتن اسب پیاده شد و افراد گارد جاوید که عقب او بودند وی را احاطه کردند و سینه های خویش را سپر نمودند که مبادا تیر دیگر به سویش پرتاب شود، چون بر اثر شنیدن صدای زه و سفیر عبور تیر، فهمیدند که نسبت به کوروش سوءقصد شده است و بعد از این که وی را سالم دیدند خوشوقت گردیدند، زیرا تصور می نمودند که کوروش به علت آنکه تیر خورده به زمین افتاده است.

در حالی که عده ای از افراد گارد جاوید کوروش را احاطه کردند، عده ای دیگر از آنها درخت را احاطه کردند و ارتب را از آن فرود آوردند و دست هایش را بستند...

کوروش بعد از اینکه از اسم و رسم سوءقصد کننده مطلع گردید گفت که او را نگاه دارند تا اینکه بعد مجازاتش را تعیین نماید و اسب خود را که سبب نجاتش از مرگ شده بود مورد نوازش قرار داد و سوار شد و راه معبد را پبش گرفت و در آن معبد که عمارتی عظیم و دارای هفت طبقه بود مقابل مجسمه بعل به احترام ایستاد. کوروش بعد از مراجعت از معبد، امر کرد که ارتب را نزد او بیاورند و از وی پرسید برای چه به طرف من تیر انداختی و می خواستی مرا به قتل برسانی؟

  

ارتب جواب داد ای پادشاه چون سربازان تو برادر مرا کشتند من می خواستم انتقام خون برادرم را بگیرم و یقین داشتم که تو را خواهم کشت، زیرا تیر من خطا نمی کند و من یک تیر سه شعبه را به سوی تو رها کردم، ولی همین که تیر من از کمان جدا شد، اسب تو به رو درآمد و اینک می دانم که تو مورد حمایت خدای بعل و سایر خدایان هستی و اگر می دانستم تو از طرف بعل و خدایان دیگر مورد حمایت قرار گرفته ای نسبت به تو سوءقصد نمی کردم و به طرف تو تیر پرتاب نمی نمودم!

کوروش گفت در قانون نوشته شده که اگر کسی سوءقصد کند و سوءقصد کننده به مقصود نرسد دستی که با آن می خواسته سوءقصد نماید باید مقطوع گردد. اما من فکر می کنم که هنگامی که به طرف من تیر انداختی با هر دو دست مبادرت به سوءقصد کردی و با یک دست کمان را نگاه داشتی و با دست دیگر زه را کشیدی. ارتب گفت همین طور است. کوروش گفت هر دو دست در سوءقصد گناهکار است و من اگر بخواهم تو را مجازات نمایم باید دستور بدهم که دو دستت را قطع نمایند ولی اگر دو دستت قطع شود دیگر نخواهی توانست نان خود را تحصیل نمایی، این است که من از مجازات تو صرفنظر می کنم.

ارتب که نمی توانست باور کند پادشاه ایران از مجازاتش گذشته، گفت ای پادشاه آیا مرا به قتل نخواهی رساند؟ کوروش گفت : نه. ارتب گفت ای پادشاه آیا تو دست های مرا نخواهی برید؟ کوروش گفت: نه. ارتب گفت من شنیده بودم که تو هیچ جنایت را بدون مجازات نمی گذاری و اگر یکی از اتباع تو را به قتل برسانند، به طور حتم قاتل را خواهی کشت و اگر او را مجروح نمایند ضارب را به قصاص خواهی رسانید. کوروش گفت همین طور است. ارتب پرسید پس چرا از مجازات من صرفنظر کرده ای در صورتی که من می خواستم خودت را به قتل برسانم؟ پادشاه ایران گفت: برای اینکه من می توانم از حق خود صرفنظر کنم، ولی نمی توانم از حق یکی از اتباع خود صرفنظر نمایم چون در آن صورت مردی ستمگر خواهم شد.

ارتب گفت به راستی که بزرگی و پادشاهی به تو برازنده است و من از امروز به بعد آرزویی ندارم جز این که به تو خدمت کنم و بتوانم به وسیله خدمات خود واقعه امروز را جبران نمایم. کوروش گفت من می گویم تو را وارد خدمت کنند.

از آن روز به بعد ارتب در سفر و حضر پیوسته با کوروش بود و می خواست که فرصتی به دست آورد و جان خود را در راه کوروش فدا نماید ولی آن را به دست نمی آورد. در آخرین جنگ کوروش که جنگ او با قبایل مسقند بود نیز ارتب حضور داشت و کنار کوروش می جنگید و بعد از آنکه موسس سلسله هخامنشی(کوروش بزرگ) به قتل رسید، ارتب بود که با ابراز شهامت زیاد جسد کوروش را از میدان جنگ بدر برد و اگر دلیری او به کار نمی افتاد شاید جسد موسس سلسله هخامنشی از مسقند خارج نمی شد و آنها نسبت به آن جسد بی احترامی می کردند، ولی ارتب جسد را از میدان جنگ بدر برد و با جنازه کوروش به پاسارگاد رفت و روزی که جسد کوروش در قبرستان گذاشته شد، کنار قبر با کارد از بالای سینه تا زیر شکم خود را شکافت و افتاد و قبل از اینکه جان بسپارد گفت : بعد از کوروش زندگی برای من ارزش ندارد.

کوروش بزرگ یا کوروش کبیر(۵۷۶-۵۲۹پیش از میلاد)، نخستین پادشاه و بنیان‌گذار دودمان هخامنشی است. شاه پارسی پادشاهی انسان دوست بود و از صفات و خدمات او بخشندگی‌، بنیان گذاری حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و... شناخته شده‌ است


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
درویش تهی دست

درویشی تهی‌‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
کریم خان گفت : این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خداهم کریم .
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت .خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد!روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : جمعه 17 مهر 1394
جوکهای جدید 2

امير تتلو نوشته يک كارى كنيم فرج امام زمان نزديک بشه!

يكى كامنت گذاشته تو خودت يكى از نشانه‌هاى ظهورى

.

.

ﺳﺮﯾﺎﻝﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺎﯾﯿﻪ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ

ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻥ

.

.

از امروز باشگاه های بدنسازی شلوغ شده!!

پسـرا دارن خودشونو آماده میکنن برای مسابقات

زیبایی اندامه محـرم :))

.

.

اونوقت میگن چرا جوونا شجریان گوش نمیدن....

الان هفت دقیقه از اهنگش گذشته هنوز نخونده

بخدا ما گوش میدیم خودش نمیخونه

.

.

آقا به دولت تایلند بگن جرثقیلاشو چک کنه..

خدای نکرده اونجا جرثقیل بیوفته کل ایران عزای عمومی اعلام میشه...



:: برچسب‌ها: طنز،جوک،جالب،جذاب ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : پنج شنبه 16 مهر 1394
جوکهای جدید

اون چه حشره ایه که “سبزه و سنگ” می‌خوره ؟
.
.
.
.

.
.
.
.
.
حشرۀ سبزِ سنگ خوار ! :))

 

كبوترلب تنگ ماهي نشسته بود ، گفت:سقف قفست شكسته چرافرارنميكني؟
ماهي باچشمهای قشنگش نگاهی نافذ به كبوتركرد ومعصومانه گفت :واسه پدر مادرت متاسفم بااین بچه تربیت کردنشون

 

 

“این مگه اصن توو جزوه بود” چیست؟
سوالی که پس از خواندن هر سوال امتحان در ذهن یک دانشجو تکرار میشود!

 

من بزرگترین مشکل کودکیم این بود که

نکنه یه وقت یادم بره نفس بکشم خفه شم بمیرم !

 

 

دوستم رفته جواب آزماییشو گرفته، قند داره، اوره داره، چربی داره، کلسترول داره و... بهش میگم اگه یه کم نخود و عدس داشتی خودت به تنهایی یک سبد کالایی بودی:))

 

ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮎ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﯾﺎﻟﻮﮒِ مادر ﻫﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ :

ﺑﯿﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﯾـــﻦ ﭼـــﯿـــﻪ ؟!!! ﺁﺩﻡ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺑﺨﺪﺍ

 

 

ﭘﺸﺖ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﺪﯾﻢ؟؟؟
ﮔﻔﺖ : ﺷﺮﻁ ﭼﯽ؟؟؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺎﯼ ﻭ ﻗﻠﯿﻮﻥ ﻫﺮﮐﯽ ﺑﺎﺧﺖ ...
ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻁ ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺧﺘﯽ ...
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺎﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯾﻢ !!!
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﺷﺪﻡ ... ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻡ |: |:
170ﺗﺎ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ، سپر به سپر ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ
ﺍﻵﻧﻢ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﻭﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﯽ ﮔﺎﺯ ﻣﯿﺪﻩ !

 

مردم در لاى دفتر از برگ گل رز و 
پر طاووس از مخاطب خاصشان خاطره دارن, 
اون وخ منم لاى دفترم از 
مگس و پشه هاى له لورده شده پارسال خاطره دارم . 

آخه اين رسمشه


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : محمد
تاریخ : پنج شنبه 16 مهر 1394